گفتگوی اختصاصی راسخون با محمدمهدی عبدخدایی
نواب صفوی و بار آرمانگرایی مبارزات
آن روز نواب صفوی دولت و حکومت اسلامی میخواهد، نواب صفوی به عنوان یک طلبه و امام به عنوان یک مرجع؛ نواب صفوی به عنوان یک طلبهای که سرباز است میگوید حکومت اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و امام هم به عنوان یک مرجع میگوید جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.
با توجه به اینکه محمدمهدی عبدخدایی یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام و همرزم شهید نواب صفوی است خبرنگار راسخون در خصوص چگونگی ورود شهید نواب صفوی به مسئله انقلاب و مبارزه با رژیم پهلوی به گفتگو نشست.
راسخون: نحوه ورود شهید نواب صفوی به مسئله انقلاب و مبارزه با رژیم پهلوی چگونه بوده است؟
شهادت نواب صفوی در سال 1334 است. هنوز حوزه آن حرکتی را که باید انجام بدهد را نداده بود درحالیکه در زمانی که مرحوم آیتالله بروجردی به قم آمدند شرایط حوزه تفاوت میکرد. بافرهنگ سازی که آیتالله بروجردی در سال 1328 تا سال 1340 که رحلت کردند در حوزه انجام دادند، در حقیقت آیتالله بروجردی یک بالندگی مخصوصی در حوزه به وجود آورد.حوزه از نظر فرهنگی رشد زیادی کرد؛ تمام روحانیون حوزه که در حوزه تربیتشده بودند هم مخالف مارکسیسمها بودند و هم مخالف ملیگراها بودند و هم مخالف همه کسانی بودند که اسلام را به عنوان یک نظم حیاتبخش قبول نداشتند.
قبل از انقلاب حوزه سمبل اجرای احکام اسلام و حکومت اسلامی بود
حوزه در حقیقت سنبل اجرای احکام اسلام و حکومت اسلامی شده بود، بهعنوانمثال در سال 1330 کتاب فیلسوف نماهای آیتالله مکارم شیرازی که تقریباً در آن سالها 30 سال هم سن نداشت بهترین کتاب سال فلسفه از طریق اکثریت دانشگاهها شناخته میشود و در سال 1333 کتاب اصول فلسفه روش رئالیسم با حاشیه مرحوم آیتالله مطهری برنده جایزه میشود.حوزه عامل بیداری جامعه قبل از انقلاب بود
در حوزه مکتب تشیع که یک فصل نامه است توسط آقای هاشمی رفسنجانی منتشر شده است؛ در حوزه مکتب جعفری، مکتب اسلام منتشر شده است؛ نوشتهجات حوزه تمام نقاط کشور را گرفته است و همه مردم بیداری خاصی را آغاز کردند یعنی در حقیقت حوزه بیداری جامعه را به وجود آورده است.از سال 1328 طلبههای فاضل به شهرها مختلف کشور برای سخنرانیهای ماه مبارک رمضان، ماه محرم و... میرفتند و همین مسئله موجب به وجود آمدن بیداری عمیقی در جامعه شد لذا میبینیم که وقتی در سال 1340 آیتالله بروجردی از دنیا رفتند امام خمینی (ره) رشد میکند. امام مرجعی است که مراجع زیادی در ردیف او هستند ولی امام انقلابی است و دارای سه تفکر است.
امام خمینی (ره) جریان ساز، نظریهپرداز و انقلابی بود
اولاً امام خود جریان ساز است، دوما نظریهپرداز است و سوما انقلابی است. هر سه جهت در امام جمع است. نظریهپرداز است چون نظریه جدیدی در مقابل همه نظریاتی که متفکران دنیا برای انقلابها دادهاند امام نظریه جدیدی دارد که چون انقلاب ایران مذهبی است پیروز خواهد شد.جریان ساز است چون جریان انقلاب را بعد از سال 1340 امام به وجود میآورد. خودش هم انقلابی است؛ سه جهتی که شخصیتها در طول 1320 تا 1340 داشتهاند یعنی هم استعمارستیز بودهاند هم نظریهپرداز بودهاند و هم جریان ساز بودند و هم استبداد ستیز بودهاند؛ همه این مسائل در امام جمع است.
امام وقتی وارد صحنه میشود تمام جامعه را متغیر میکند لذا در سال 1342 میبینیم همان مردمی که در سال 1314 مسجد گوهرشاد را به توپ بستند چیزی نگفتند ولی در سال 1342 که مرجع تقلیدی دستگیر میشود شیراز، مشهد، تهران، تبریز در 15 خرداد به پا میخیزند به گونهای که تمام جراید خارجی و تمام متفکران که در خصوص انقلاب فکر میکردند میگویند تهران مانند شهر جنگ زده است.
امام هم استعمار ستیز است هم آرمانگراست و هم نظریهپرداز است؛ این سه مسئله که در امام متبلور شده است میبینیم که حرکت 15 خرداد پیش میآید که آن را بعدها یومالله 15 خرداد نامید.
امام استعمار ستیز است و اولین مرجعی است که در خصوص کاپیتولاسیون صحبت میکند، تمام ملیگراها و تمام نیروهای چپ ساکت هستند و امام فریاد می زند که جانسون تو امروز منفورترین انسان روی زمین هستی.
امام آرمانگراست و میگوید جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم؛ نظریهپرداز است و نظریه جدیدی برای انقلابات میگوید که مغایر با نظریه مارکس، نیترو، موریس ونظریان رهبران کمونیست که میگفتند انقلاب نتیجه تکامل ابزار تولید است.
انقلاب با تفکر امام خمینی (ره) پیروز شد
این خصوصیات امام را اگر توضیح دهیم که چه مسائلی به وجود آمد خواهیم متوجه شد که انقلاب با تفکر امام پیروز شد و امام باعث شده است مراجع دیگری همچون آیتالله میلانی، آیتالله مرعشی نجفی، آیتالله دستغیب، آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی به پا بخیزند؛ تمام روحانیون شهرها که مجتهد بودند حرکت کردند.نتیجه این حرکت این میشود که رژیم امام را آزاد میکند ولی امام ساکت نمینشیند و علیه کاپیتولاسیون و استعمار صحبت میکند. زمینههای انقلاب را فراهم میکند. تبعید میشود اما میایستد.
پس میتوانیم تحلیل کنیم امام نظریهپرداز، جریان ساز، انقلابی، ضد استعمار، ضد حاکمیت استبداد است ولی با همه این احوالات خود او میگوید من یک طلبه هستم. مردم را همراه خود به حرکت در میآورد و در نهایت هم انقلاب پیروز میشود.
راسخون: در خصوص نقش شهید نواب صفوی هم توضیح بدهید.
نواب صفوی یک آرمانگراست
نواب صفوی یک آرمانگرا میباشد؛ سه جریان به وجود آمده است. یک جریان فرهنگسازی بوده که آیتالله بروجردی انجام دادند؛ یک جریان استعمارستیزی بود که مرحوم آیتالله کاشانی انجام دادند و سومین جریان آرمانگرایی بود که نواب صفوی در این مسیر نقش داشته است.
سخن نواب صفوی و امام خمینی (ره) یکی بود
لذا میبینید که نواب صفوی میگوید اجرای مو به موی احکام اسلام و امام خمینی (ره) میگوید جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم؛ هر دو مفهوم یکی است.در آن روز نواب صفوی دولت و حکومت اسلامی میخواهد، نواب صفوی به عنوان یک طلبه و امام به عنوان یک مرجع؛ نواب صفوی به عنوان یک طلبهای که سرباز است میگوید حکومت اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و امام هم به عنوان یک مرجع میگوید جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.
رجایی میگفت شعارهای امروز جمهوری اسلامی همان سخنان نواب بود
روزی که آقای رجایی رئیسجمهور شد در تلویزیون مصاحبه کرد و گفت شعارهایی که امروز در سطح بالای جمهوری اسلامی میدهند آن روز نواب صفوی میداد؛ این اولین مطلبی است که رئیسجمهور میگوید.یاران نواب صفوی همه گرد امام خمینی (ره) جمع شدند
تمام کسانی که اطراف نواب صفوی هستند مثل مهدی عراقی و امانی و... به محض اینکه فریاد امام بلند میشود همه گرد امام جمع میشوند؛ یک هماهنگی عالی بین نظریات امام خمینی (ره) در سطح یک مرجع تقلید و نواب صفوی در حد یک طلبه وجود دارد چون هر دو از حکومت اسلامی حمایت میکنند.باید هر دو عقاید یکی باشد همانگونه که در زمان پیامبر (ص) عقاید پیامبر با عقاید ابوذر یکی بوده است منتها پیامبر در سطح نبوت و وحی و ابوذر هم در سطح یک مبارز و مجاهد.
تفکر امام خمینی (ره) و نواب صفوی هماهنگ بود
تفکر امام خمینی (ره) و نواب صفوی هماهنگ بود و هر دو یک موضوع را میگویند منتها یکی در سطح مرجعیت و دیگری در سطح یک طلبه.راسخون: برخی راه نواب صفوی و یا جمعیت فدائیان اسلام را بهنوعی قبول ندارند. نظر و پاسخ شما به این مسئله چیست؟
ببینید چه کسانی اطراف امام قرار داشتند و چه کسانی بعد از انقلاب اطراف امام قرار دارند؛ مهدی عراقی، صادق امانی، اکبر پرستار و...؛ همه کسانی که اطراف نواب بودند در کنار امام هم بودند.مردم منتظر بودند مرجع تقلیدی بیایید که هم استعمار ستیز، آرمانگرا و هم جریان ساز باشد که هر سه در امام بود. لذا باید بگوییم زمینههایی فراهم شد تا طلبهها به صحنه بیایند این طلبهها علاقمند به نواب صفوی بودند مانند آیتالله جوادی آملی و یا آیتالله مشکینی که میگوید من هر زمان که میخواستم گرم شوم به کنار فدائیان اسلام میرفتم. اگر با همه این افراد صحبت کنیم خواهیم دید که علاقمند به نواب صفوی بودند و از او به نیکی یاد میکردند.
مقام معظم رهبری میگوید نواب صفوی پیشاهنگ جهاد و شهادت است
رهبر معظم انقلاب میگوید اولین مسائلی که از انقلاب در ذهن من به وجود آمد توسط نواب صفوی است؛ نواب صفوی زمینهساز شخصیتهایی است که بعد از 15 خرداد انقلابی شدند و حرکت انقلابی کردند؛ دکتر باهنر، رجایی، مهدی عراقی با نواب صفوی بودند.مقام معظم رهبری میگوید نواب صفوی پیشاهنگ جهاد و شهادت است؛ باید این مسائل را ببینیم که چه کسانی این آتش را در کشور به وجود آوردند که زمینهساز انقلاب شد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}